شعار شرکت در اینجا قرار میگیرد

نوت پد 10*10 فانتزی / مغازک

مشخصات:

یک نوت پد فانتزی و بامزه برای یادداشت‌های نسبتا کوچک روزانه. که میتونید به مانیتور و بوردتون بزنید که هم محیط درس و کارتون رو قشنگ‌تر کنید هم یه سری چیزهارو فراموش نکنید.


۱۰*۱۰ سانتی متر

۵۰ برگ

https://www.parafstore.com/web/image/product.template/2517/image_1920?unique=50467b2

330,000 ریال 330000.0 IRR 330,000 ریال

330,000 ریال

قابل فروش نیست

  • طرح

این ترکیب وجود ندارد.

شرایط و ضوابط
تضمین 30 روزه بازگشت وجه
ارسال: 2 الی 3 روز کاری

سیلکا کنار گیتا نشسته است. هر دو با جدیت مشغول کار هستند. نگاهشان در هم گره می‌خورد و لبخندی گذرنده به‌ هم می‌زنند. سیلکا را از صف گزینش بیرون آوردند و به کانادا نفرستادند، در عوض در ساختمان اداری، کاری به او محول کردند. خوشحال است که گیتا با او کار می‌کند. امیدوار است بتواند هر طوری شده مگدا را هم به این ساختمان گرم بیاورد. کوتاهی موهای گیتا به حدی ا‌ست که کف سرش پیداست، اما سیلکا به دلایلی اجازه دارد موهایش را بلند کند، به طوری که اکنون روی گوش‌ها و گردنش را پوشانده است.

دو افسر اس‌اسی را که به سمتشان می‌آیند نمی‌بیند. ناگهان بازوی او را می‌گیرند و بلندش می‌کنند. همان‌طور که کشان‌کشان می‌بردنش با نگاهی ملتمسانه به گیتا نگاه می‌کند. هر بار که آن‌ها را از هم جدا می‌کنند، ممکن است آخرین دیدارشان باشد. افسری را می‌بیند که به‌سمت گیتا می‌رود و بر سرش می‌زند.

همان‌طور که او را از ساختمان بیرون و به‌سمت اردوگاه زنان می‌برند، تقلا می‌کند تا خود را از دست‌هایشان رها کند، اما حریف مناسبی برای آن دو نیست. اردوگاه ساکت است - زن‌ها همه سر کار هستند. از سربازخانه‌ای که زن‌ها در آن زندگی می‌کنند، می‌گذرند تا اینکه به ساختمانی مشابه می‌رسند، اما این یکی درمیانِ دیوارهای آجری محصور شده است. سیلکا حس می‌کند زرداب در گلویش جمع شده؛ شنیده است زن‌ها را به چنین مکانی می‌برند و می‌کشند