کتاب آکادمی خون آشام / باژ
نویسنده: ریشل مید
مترجم: فاطمه پاک زبان
نشر: باژ
تعداد صفحات:
جلد اول: 344
جلد دوم: 322
جلد سوم: 414
جلد چهارم: 469
اکنون خرید کنین
شرایط و ضوابط
تضمین 30 روزه بازگشت پول
ارسال: 2-3 روز کاری
-معرفی جلد دوم: تعطیلات زمستانی به آکادمی سنت ولادیمیر آمده، اما رز هر احساسی دارد جز بزم و شادی
حملهی بزرگ و گستردهی استریگویها آکادمی را گوش به زنگ کرده و حالا نگهبانان به آکادمی هجوم آوردهاند. جنین هاتاوی، مادر جدی و پرتکاپوی رز نیز میان آنهاست. از آنجا که دست و پنجه نرمکردن با جنین هاتاوی به اندازهی کافی بد به نظر نمیرسید، چندی بعد رز متوجه میشود که فرد دیگری چشم مربیاش، دیمیتری، را گرفته است. دوستش میسون علاقه شدیدش را به او نشان میدهد و خودش نیز پیاپی به ذهن لیزا کشیده شده و در آنجا زندانی میشود؛ آن هم زمانی که لیزا و کریستین شادترین لحظات ممکن را با یکدیگر سپری میکنند! استریگویه ا به جنب و جوش افتادهاند و آکادمی به هیج وجه خطر نمیپذیرد... امسال شرکت در اردو اسکی تعطیلات سالیانه سنت ولادیمیر برای همه اجباری است.
اما چشمانداز زمستانی و پیست پر زرق و برق و بهروز آیداهو تنها توهمی از امنیت را ایجاد میکند. زمانی که سه دوست در اقدامی تهاجمی برای مقابله با استریگوی های مرگبار فرار میکنند، رز مجبور میشود تا با کریستین متحد شده و برای نجات دوستانش رهسپار شود. اما حرکات قهرمانانه بدون بها نیستند...
-معرفی جلد سوم: اگر دنبال کردن قلبش بهمعنای از دست دادن بهترین دوستش برای همیشه باشد، چه؟
لیزا دراگومیر یک شاهدخت موروی است. خونآشامی میرا با موهبتی که میتواند جادوی سطح زمین را دربرابر خود به زانو درآورد. همواره باید از او در برابر استریگویها، حریصترینِ خونآشامان و آنانی که هرگز نمیمیرند، محافظت شود. ترکیب قدرتمند خون انسان و خونآشام که در رگهای رز هاتاوی، بهترین دوست لیزا، جریان دارد او را به دمپایر تبدیل کرده است. رز زندگیش را وقف کار خظرناک حفاظت از لیزا در برابر استریگویها کرده است، موجوداتی که عزم خود را برای تغییر لیزا جزم کردهاند.
رز میداند که دل در گروی نگهبان دیگری سپردن، عشقی ممنوعه است. لیزا بهترین دوستش، آخرین شاهدخت دراگومیر، همیشه باید در ارجحیت قرار گیرد. اما زمانی که پای دیمیتری بلیکوف جذاب به میان باز میشود، برخی از قوانین محکوم به شکسته شدن هستند...
و سپس تاریکی عجیبی در ذهن رز جوانه میزند و سایههایی روحمانند، نزدیک شدن شیطانی خوفناک به دروازههای آهنی آکادمی را هشدار میدهند. مردگانِ متحرکِ نامیرا عرصه را بر او تنگ میکنند، آنها خواهان انتقام خون جانهایی هستند که رز ستانده است. در نبردی جانکاه که با بدترین کابوسهای رز برابری میکند، رز مجبور است میان زندگی، عشق و دو عزیزترینش یکی را انتخاب کند... اما آیا انتخابش بهمعنای نجات یکی از آنها خواهد بود؟
-معرفی جلد چهارم:زندگی رز هاتاوی دیگر هرگز همانند قبل نخواهد بود.
حملهی اخیر به آکادمی سنت ولادیمیر جهان مورویها را ویران کرده است. بسیاری کشته شدهاند و سرنوشت آنانی که استریگویها با خود بردهاند، بسیار بدتر از آنهاست. اکنون، خالکوبی نادری بر گردن رز نقش بسته است؛ نشانی که میگوید شمار استریگویهایی که به دستش کشته شدهاند، از دستش در رفته، اما تنها یک قربانی مهم است: دیمیتری بلیکوف. حالا رز باید یکی از دو راه پیش رویش را انتخاب کند: به سوگندی که بر سر زندگیاش خورده است وفادار بماند و از بهترین دوست و آخرین شاهدخت بازماندهی دراگومیر محافظت کند؛ یا با رها کردن آکادمی بهتنهایی رهسپار شکار و کشتن مردی شود که عاشقش است. رز باید برای یافتن دیمیتری به آخر دنیا سفر کند و به عهدی که با التماسهای دیمیتری بسته است، جامهی عمل بپوشاند. اما سؤال اینجاست: وقتی زمانش فرار برسد، دیمیتری تمایلی به نجات خواهد داشت؟
اکنون، وقتی همهچیز در خطر است، آیا رُز در نقطهای یکدنیا دورتر از سنت ولادیمیر و بهترین دوستِ بدون نگهبان، آسیبپذیر و بهتازگی سرکشش، توان نابود کردن دیمیتری را خواهد داشت؟ یا خود را در ازای عشقی ابدی فدا میکند؟