کتاب آگوس و هیولا / هوپا
نویسنده: ژائومه کوپونس
مترجم: سعید متین
نشر: هوپا
رده سنی: کودک،نوجوان
برند: |
داستان کتاب آگوس و هیولاها شما را مجاب میکند که نظم به سود خودتان است. نکته مهم در آن هم این است که نظم و ترتیب به وسیله خود شما رعایت شود. چرا که هیچ کس از سرنوشت و ارزش وسایلتان آگاه نیست. پس سپردن کار خود به دیگری عواقبی دارد که بهتر است آن را متحمل نشوید. پدر آگوس میگوید: “ببین آگوس، وقتی به چیزی متعهد میشویم، حالا هرچی میخواهد باشد، نمیتوانیم پا پس بکشیم. متوجهی؟ باید مسئولیت پذیر باشیم.”
حقیقت آن است که انسانها گاهی به خاطر ترس از نتیجه از مسئولیت فرار میکنند. درست است که باید تمام تلاش خود را برای یک نتیجه قابل قبول به کار ببریم؛ اما باید در نظر داشته باشیم که بدون تجربه کردن هیچ توانایی کسب نمیکنیم. اگر مسئولیتی قبول نکنیم و خطر شکست را نپذیریم، هیچ گاه پیروز نخواهیم شد. آگوس انشایی درباره روز میخواند که دلش میخواسته شب باشد. انشایی که صرفاً در چند خط پیام خود را منتقل میکند.
همین چند خط آقای پتی پن، هیولای کتاب را زنده میکند. این انشا درباره خودشناسی است. خطهایی که به زیبایی نشان میدهند اگر خودت را بشناسی میتوانی تواناییهای خود را پرورش دهی و بهترین تصویر را از خودت به دنیا نشان دهی: “روزی، روزی بود که میخواست شب باشد و چون این غیرممکن بود، تصمیم گرفت روز طوفانی باشدکه نوعی روز است که در کل بیشتر شبیه شب است. ولی روزی خورشید گرفتگی شد و ناگهان همه چیز تاریک شد و به شکلی تصادفی، آن روز دانست که احساس میکند شب است. در آن لحظه روز که میخواست شب باشد، به این نتیجه رسید که شب بودن جالب است، ولی روز بودن از آن هم بهتر است و از آن به بعد روز آفتابی و درخشانی شد.”