مهربانی یعنی کتابی دلنشین و عمیق درباره‌ی محبت است که این پیام را به شیوایی و روانی منتقل می‌کند.
این کتاب می‌خواهد ما مهربانی را کشف کنیم و بفهمیم که چگونه هر عمل محبت‌آمیزی (فارغ از کوچکی و بزرگی) می‌تواند تغییر ایجاد کند؛ حتی اگر فقط و فقط به یک نفر کمک کند.
ماجرا از این قرار است که ناگهان آب انگور از دست تانیشا می‌افتد و می‌ریزد روی لباس زیبایش. حالا روی لباس او یک لکه‌ی بنفش مانده و از همه بدتر این‌که همه به او می‌خندند؛ البته همه به غیر از یکی از دخترهای کلاس که سعی می‌کند به او دلداری بدهد. تانیشا با دلخوری کلاس را ترک می‌کند و حالا فکرهای زیادی در ذهن دوست هم‌کلاسی او شکل میگیرد. او درباره‌ی مهربانی کردن فکر می‌کند. این‌که ما چطور می‌توانیم دنیا را تبدیل به جای قشنگ‌تری کنیم؟... آیا شما هم تابه‌حال به این مسائل فکر کرده‌اید؟ یا سعی کرده‌اید به دیگران حس همدلی‌تان را نشان دهید؟ مثلاً با پختن یک کیک خوشمزه برای همسایه‌تان که تنها زندگی می‌کند یا خریدن یک دسته گل آفتابگردان برای مادربزرگتان؟
واقعیت این است که راه‌های زیادی برای مهربانی کردن وجود دارد. در واقع مهم نیست شما از چه راهی این کار را انجام می‌دهید، بلکه مهم این است که بتوانید لبخندی روی لب دیگران بنشانید و با این کار آن‌ها را هم نسبت به مهربان بودن تشویق کنید.