چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد / ذهن آویز
مشخصات :
نویسنده: اسپنسر جانسون
مترجم: لعیا عندلیب
ناشر: انتشارات ذهن آویز
تعداد صفحه : 120
کتاب کی پنیر مرا جابجا کرد؟ راهی شگفتانگیز برای مقابله با هرگونه تغییر در کار و زندگی، اثر اسپنسر جانسون، داستان تغییرى است که در یک مارپیچ اتفاق مىافتد؛ جایى که چهار شخصیتِ جالب به دنبال «پنیر» هستند. پنیر استعارهاى است براى هرآنچه در زندگى مىخواهیم، چه شغل باشد، چه یک ارتباط، پول، خانهاى بزرگ، آزادى، سلامتى، درک و فهم، آرامش روحى، یا حتى فعالیتى چون دویدن یا بازى گلف.
بخشهایى از وجود ما، ساده و پیچیده، چهار شخصیت تخیلى که در این داستان به تصویر در مىآیند؛ موشها: «اسنیف» و «اسکرى» و آدم کوچولوها: «هِم» و «هو» آمدهاند تا بخشهاى ساده و پیچیدهاى را به نمایش بگذارند که در وجود همه ما، با هر سن، جنسیت، نژاد یا ملیتى، به چشم مىخورند.
هر یک از ما عقیده خاصى در مورد ماهیت پنیر داریم، و در جستجوى آن هستیم چون باور داریم که ما را خوشبخت مىکند. اگر به آن برسیم، اغلب وابستهاش مىشویم. اگر آن را از دست بدهیم، یا از ما گرفته شود، این برایمان تجربهاى تلخ و فراموشناشدنى مىشود.
«مارپیچِ» داستان، نمایانگر مکانى است که شما در جستجوى آنچه مىخواهید، در آن وقت مىگذرانید. ممکن است شرکتى باشد که در آن کار مىکنید، اجتماعى که در آن زندگى مىکنید، یا روابطى که در زندگى دارید.
اسپنسر جانسون میگوید باور کنید یا نه، مىگویم که این داستانِ کوتاه به خاطر نجات حرفهها، ازدواجها و زندگىها مورد قبول واقع شده است! یکى از هزاران مثال از زندگى واقعى، ماجراى چارلى جونز، گوینده مورد احترام شبکه خبرى تلویزیون اِنبىسى است؛ کسى که اقرار کرد شنیدن داستانِ کى پنیر مرا جابهجا کرد؟ (who moved my cheese) شغل او را از نابودى نجات داد. حرفه او به عنوان گوینده خبر منحصر به فرد است، اما قواعدى که آموخته براى هر کسى قابل استفاده است.
ماجرا چنین است: چارلى سخت کار کرده و در بخش خبرى حوادث اتومبیلرانى بازىهاى المپیک پیشین بسیار زیبا عمل کرده بود، بنابراین وقتى رئیس بخش به او خبر داد که از این برنامه خبرى برکنار شده و در المپیک بعدى باید به شنا و شیرجه بپردازد، بسیار متعجب و ناراحت شد.
با ورقزدنِ این کتاب، سه بخش را خواهید دید. در بخش اول، یک گردهمایى، همکلاسىهاى قدیمى در یک تجدید دیدار درباره تلاششان براى کنارآمدن با تغییرات زندگىشان صحبت مىکنند. بخش دوم داستانِ کى پنیر مرا جابهجا کرد؟ است، که هسته اصلى کتاب است.
در داستان مىخوانید که دو موش کوچک هنگام رویارویى با تغییر بهتر عمل مىکنند، چرا که مسائل را ساده مىگیرند، درحالى که دو آدم کوچولو، با مغزهاى پیچیده و احساسات بشرى، مسائل را بغرنج مىکنند. نه این که موشها باهوشتر باشند. همه ما مىدانیم که انسانها بسیار عاقلتر از موشها هستند.
به هرحال همچنان که عملکرد چهار شخصیت را مىبینید، و متوجه مىشوید که هم موشها و هم آدم کوچولوها نمایانگر بخشهایى از شخصیت خود ما هستند بخشهاى ساده و پیچیده مىفهمید که هنگامى که اوضاع تغییر مىکند، به نفع ماست که کارهاى ساده مؤثرى انجام دهیم.
در بخش سوم، یک تبادل نظر، افراد درباره معنایى که داستان برایشان داشته، و این که چطور مىخواهند آن را در کار یا زندگىشان مورد استفاده قرار دهند، بحث مىکنند.
بعضى از خوانندگانِ نسخه اولیه این کتاب، ترجیح دادند بعد از اتمام داستان به خواندن ادامه ندهند و معناى آن را خودشان براى خود تفسیر کنند. بعضى دیگر از خواندن یک تبادل نظر، که در دنباله داستان آمده، لذت بردند، زیرا فکر آنها را باز مىکرد تا بدانند چطور آموختههایشان را با اوضاع زندگى تطبیق دهند.
دکتر اسپنسر جانسون (Spencer johnson M.D) به عنوان رهبر فکرى، سخنران و نویسنده در سطح جهان شناخته شده است؛ نویسندهاى که با بینشهاى درونى خود به میلیونها نفر کمک کرده تا حقایق سادهاى را کشف کنند و با آنها زندگى سالمترى را با فشار عصبى کمتر و موفقیّت بیشتر در پیش گیرند. از اسپنسر جانسون اغلب به عنوان نویسندهاى یاد مىشود که براى موضوعهاى پیچیده راهکارهاى سادهاى ارائه مىدهد که کارساز واقع مىشوند.
اسپنسر جانسون، نویسنده کتابهاى پرفروشی از جمله کى پنیر مرا جابهجا کرد؟، راهى شگفتانگیز براى مقابله با تغییرات؛ مدیر یک دقیقهاى است. این کتاب کماکان در شمار پرفروشترین کتابهاى تجارى قرار دارد و به عنوان معروفترین روش مدیریت در جهان شناخته شده است.
از دیگر کتابهاى پرفروش این نویسنده مىتوان به هدیه گرانقدر، هدیهاى ابدى براى خوانندگان؛ بله یا خیر، راهنمایى براى تصمیمگیرىهایى بهتر؛ داستانهاى با ارزش، کتاب مشهورى براى کودکان؛ و پنج کتاب از مجموعه کتابهاى یک دقیقهاى: فروشنده یک دقیقهاى، مادر یک دقیقهاى، پدر یک دقیقهاى، آموزگار یک دقیقهاى و یک دقیقه براى خودت اشاره کرد.