کتاب آناتومی پیشرفت های شگرف / میلکان

یک کتاب پر از سرنخ و درخشان درباره‌ی پتانسیل‌ها و منابع خلاقیت انسان. من آن را دوست داشتم. (مالکوم گلدول)

کتاب آناتومی پیشرفت‌های شگرف سرگرم‌کننده، کاربردی و بسیار به‌جا و به‌موقع است. آلتر نشان می‌دهد که چگونه می‌توان نقاط قوت را به پیشرفت‌هایی در زمینه‌های مختلف مانند کارآفرینی، هنر، موسیقی، نویسندگی، ورزش، دوستی و روابط شخصی تبدیل کرد. (آریانا هافینگتون، بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت Thrive Global)

ممکن است هر کسی در یک شغل، یک پروژه‌ی خلاقانه و حتی در رابطه‌ی عاطفی و کاری‌اش، گرفتار یک نابسامانی شود. کتاب آلتر فرصتی را برای گشودن چشم‌هایتان رو به نور ایجاد می‌کند و در حکم یک راهنما برای حرکت در مسیر شما خواهد بود. آدام آلتر به سادگی یکی از بهترین کتاب‌ها را در زمینه‌ی ارتباطات بر پایه‌ی علم ارائه کرده است. (دیوید اپستین، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز)

کتاب آناتومی پیشرفت‌های شگرف راهنمایی‌ست که ریشه در علم دارد و با داستان‌ها جان می‌گیرد. (دکتر آنجلا داکورث، نویسنده)

آدام آلتر راه‌حل‌هایی مبتنی بر تحقیق را با بینش واقعی ترکیب می‌کند. این کتاب راهنمای ارزشمندی برای تبدیل موانع به پیشرفت است. (اسکات گالووی، استاد بازاریابی دانشگاه نیویورک و نویسنده)

راهنمایی عمیقاً علمی، اثبات‌شده و قانع‌کننده برای شکستن موانع اجتناب‌ناپذیر در مسیر دستیابی به موفقیت معنادار. (کال نیوپورت، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز)

کتاب آناتومی پیشرفت‌های شگرف برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به دنبال رهایی از دام‌ها و موانع زندگی هستید و می‌خواهید رو به جلو حرکت کنید، پیشنهاد می‌کنیم مطالعه‌ی کتاب راهنمای آدام آلتر را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب آناتومی پیشرفت‌های شگرف: چطور می‌توان در مواقع ضروری راه را گشود می‌خوانیم

ابینگهاس سعی کرد حافظه‌ی خودش را بهبود بدهد؛ به‌خصوص در مواجهه با کلماتی که در میانه‌ی فهرست بودند. آن‌ها را ده‌ها و حتی صدها بار خواند. کاری که در پیش گرفته بود، عملاً ذهنش را خسته می‌کرد و ازنظر روانی، برایش بار زیادی داشت؛ ولی او پافشاری می‌کرد. متوجه شد فرای یک نقطه‌ی خاص، دیگر ارزش خاصی در آموختن یک‌باره، دوباره و حتی ده‌باره‌ی آن فهرست وجود ندارد. فشار زیادی که اعمال می‌کرد، محدودیت‌های خودش را هم داشت و در نتیجه مفهوم اثر فلاتی از آن ایجاد شد. این مفهوم معنایش می‌شود تمایل‌داشتن به تکنیک‌هایی که ابتدا خوب جواب می‌دهند؛ ولی در طول زمان، ارزش خود را از دست می‌دهند. ابینگهاس خیلی سر این وقت نگذاشت که ببیند چرا توانایی‌اش در آموختن سه‌حرفی‌های مسطح به مشکل برخورده؛ بلکه تلاش بی‌دریغ او برای نشان‌دادن همان برخورد، هرروزه به‌طور مرتب بود که باعث شده گیر بیفتد. همان تکنیکی که شما را دیروز به پیش می‌برد، امروز شما را سر جایتان نگاه می‌دارد.

اثرِ فلاتی، درست به‌مانند مفهوم تأثیر شیب‌های هدف همه‌جا حاضر است. ابینگهاس روی بحث حفظ‌کردن کار کرده بود؛ ولی آنچه از ذهنش تراوش کرد، نشان داد که هزاران فلاتی در پژوهش‌هایی وجود دارد که درمورد بسیاری از مسائل ذهنی و فیزیکی انجام می‌گیرد. اگر می‌خواهید ببینید چرا آدم‌ها گیر می‌افتند و چطوری باید گیرشان را رفع کرد، باید بفهمید که بهترین استراتژی‌ها و برخوردها نیاز دارند هرازگاهی بازبینی شوند. اگر سعی می‌کنید وزن کم کنید و عضلات قدرتمندتری بسازید یا زبانی تازه بیاموزید، نمی‌توانید همان غذای همیشگی را بخورید و تمرینات معمول را انجام دهید؛ نمی‌توانید از تکنیکی تکراری برای حفظ‌کردن کلمات تازه استفاده کنید. این کلاً مشکلی برای گونه‌ی مای انسان است: ما موجوداتی هستیم که زندگی را براساس عادت پیش می‌بریم. وقتی تکنیکی پاسخ داد، تلاش می‌کنیم آن را دوباره و دوباره استفاده کنیم، نه اینکه نگرش خود را درباره‌ی آن بازبینی کنیم. همین معنا دارد: اگر بخواهیم از ابتدا شروع کنیم، به انرژی و زمان نیاز دارد؛ ولی همان تکنیک‌ها دیگر پاسخ‌گو نیستند. همان رژیم غذایی تکراری، تمرینات تکراری یا برنامه‌ی آموزش زبان که در گذشته جواب می‌داده، به‌طور فزاینده‌ای قدرتش را از دست می‌دهد.