کتاب قصه ها عوض میشوند 8 - شاهزاده قورباغه / پرتقال
نویسنده: سارا ملانسکی
مترجم: سارا فرازی
نشر: پرتقال
تعداد صفحات: 123
برند: |
ماریرُز هردفعه ما را به یک داستان متفاوت میبرد. او یک پری جادویی است که توی آینه زندگی میکند. درواقع ما فکر میکنیم که او آنجاست، چون زیاد از جزئیات زندگیاش باخبر نیستیم. بههرحال، او تاحالا ما را به داستان سفیدبرفی، سیندرلا، زیبای خُفته، پری دریایی، راپونزل یا همان گیسوکمند، ملکهی برفی و دیو و دلبر برده است. توی داستانها همیشه یک پری وجود داشته که قدرت جادویی دارد و میتواند آدمها را به هر چیزی که میخواهد، تبدیل کند؛ مثلاً دیو. من یکبار تبدیل به دیو شدم؛ جدی میگویم! یکعالمه مو و پنجههای تیزی داشتم.
وقتهایی که برندان کار زشتی میکند، من با خودم فکر میکنم ایکاش میشد او را به یک دیو تبدیل کنم؛ شاید هم یک موش یا حتی یک مورچه که بتوانم روی او پا بگذارم.
فکرهای بد را از ذهنم دور میکنم. نه، من لِهش نمیکنم؛ اما شاید او را توی یک جعبه بگذارم که سوراخ داشته باشد و خفه نشود. بعد، کمی علف یا هر چیزی که مورچهها میخورند، توی جعبه بگذارم و برای یک مدت فراموشش کنم.
زنگ کلاس بهصدا درمیآید و من و فرانکی و رابین بلند میشویم و در انتهای صف میایستیم. از جلو صدای پِنی، یکی از دوستان رابین میآید که فریاد میزند: «بس کن برندان!»